نیما نوربخش- روزنامه نگار: هیچکس نمیخواست مرگ عزیزش را به یک بحران اقتصادی تبدیل کند، ولی در ایران امروز این اتفاق در حال رخ دادن است. قبر، چیزی که پیشتر نمادی ساده از آرامش پس از زندگی بود، اکنون تبدیل شده به کالایی که بعضاً قیمتش از خانه یک فرد زنده نیز فراتر رفته است. وقتی یکی از لوازم قطعی زندگی یعنی «مرگ» هم به عرصه اقتصادی وارد میشود، معنای آرامش پس از زندگی تغییر میکند.
به گزارش«نقش اقتصاد»، در ایران امروز، پیدا کردن مکان دفن مناسب شده است بخشی از دغدغهٔ اقتصادی خانوادهها. از شهرهای بزرگ مثل تهران و مشهد تا دیگر استانها، قیمت قبر به سطحی رسیده است که برای بسیاری از خانوارها نگرانی واقعی ایجاد کرده است. بنا به گزارشها، در مشهد قیمت قبر در برخی آرامستانهای تحت نظر شهرداری مانند بهشت رضا، بهشت جوادالائمه و بهشت رضوان «از شش میلیون تا یک میلیارد و 800 میلیون تومان» متغیر شده است. در تهران نیز، گزارش شده است قبور به قیمت «دو تا ده میلیارد تومان» هم به فروش میرسند. این وضعیت موجب شده تا برخی خانوادهها، به ویژه با پسزمینه اقتصادی ضعیفتر، گزینههای پایینتر یا آرامستانهای حاشیهایتر را انتخاب کنند.
آمار و دادههای کلیدی از قیمت قبور
به گزارش نقش اقتصاد، در این بخش، مروری بر آمارهای موجود داریم: در یکی از گزارشهای مطبوعاتی، قیمت قبر در مشهد از 950 میلیون تومان تا یکمیلیارد و 400 میلیون عنوان شده است. در گزارش دیگر از شش میلیون تا یکمیلیارد و 800 میلیون تومان برای آرامستانهای شهرداری مشهد و در گزارش روزنامه شهرآرا آمده: برای آرامستان بهشت رضا و بهشت رضوان آمده که پیش خرید قبر یک طبقه حدود 45 میلیون تومان است و یک متوفی روزانه در منطقه عمومی حدود 4 تا 4٫5 میلیون تومان هزینه دارد. در گزارشها برای بهشت جوادالائمه مشهد قیمت قبر حدود 40 میلیون تومان ذکر شده است. همچنین در آرامستان خواجه ربیع مشهد در سال 1404 گزارش شده قیمت قبر (قطعات باغ اول) حدود 110 تا 120 میلیون تومان و «باغ دوم» حدود 95 تا 100 میلیون تومان است. همچنین مدیرعامل بهشت زهرا تهران از افزایش 25 درصدی بهای خدمات این آرامستان در سال 1404 خبر داد. قیمت قبر رزروی برای خانوادههای دارای متوفی، از حدود 4 میلیون تومان در سال 1402 به حدود 15 میلیون تومان در سال 1403 افزایش یافته است. همچنین بررسی گزارشهای میدانی نشان میدهد قیمت قبور در فازهای مختلف بهشت زهرا در سال 1404 از 10 میایون تا 85 میلیون تومان متغیر است. گزارشها نیز از افزایش «384 درصد» قیمت قبر نسبت به قبل خبر دادهاند. در گزارش دیگری، بازار سیاه قبر از 300 میلیون تا 3 میلیارد تومان برای یک متر مربع در برخی قطعات تهران عنوان شده است. همچنین قیمت سنگ قبر هم افزایش داشته است؛ برای مثال افزایش حدود 35 درصدی قیمت سنگ قبر گزارش شده است.
دلایل رشد قیمت قبر
چند عامل کلیدی را میتوان شناسایی کرد که در پشت این جهش هستند: نخست افزایش تقاضا به اضافه محدودیت عرضه. چرا که تقاضا برای قبر در شهرهای بزرگ بالا است ـ مخصوصاً میل به دفن در نقاط خوب، قطعات ممتاز، یا نزدیک حرمها و امامزادگان. یعنی وقتی مکان دفن «ممتاز» تلقی شود، قیمت آن چند برابر میشود. همچنین عرضه بعضی آرامستانها محدود یا تکمیل ظرفیت شده است. مورد دوم، تورم عمومی و رشد هزینهها. چه اینکه هزینه خدمات دفن، هزینه سنگ قبر، هزینههای جانبی مثل حمل و نقل و کفنودفن افزایش یافتهاند. تورم بالا بر این افزایشها تأثیر گذاشته است. وقتی زمین، مصالح، خدمات و مواد مصرفی گران میشوند، قطعاً قیمت قبر هم تحت تأثیر قرار میگیرد. مورد سوم به عملکرد قانون و مقررات و بازار خاکستری آن باز میگردد. در برخی موارد، قیمتهای رسمی با قیمتهای واقعی بازار فاصله دارند. مثلاً مسئولان اعلام کردهاند قیمت قبر در بهشت زهرا حداکثر… اما بازار خلاف آن را نشان میدهد. وجود بازار غیررسمی فروش قبر یا خرید و فروش قطعات ممتاز که با ثبت رسمی هماهنگ نیست، یکی از دلایل ایجاد قیمتهای بسیار بالا دیده شده است. مورد چهارم نیز تمایل به دفن در مکانهای ممتاز و مقدس است. چرا که دفن در اماکن مقدس یا قطعات ممتاز، خواهان بیشتر دارد و قیمت آنها بسیار بالاتر است مثلاً در حرمها یا نزدیکی امامزادگان. این تمایل باعث شده افراد با توان مالی بیشتر قبر را به عنوان محل «افتخار دفن» ببینند و بازار ویژهای برای آن شکل بگیرد.
پیامدها و مشکلات برای مردم
افزایش شدید قیمت قبر، آثار قابلتوجهی دارد که فشار اقتصادی برای خانوارها از جمله آن است. وقتی یکی از اعضای خانواده میمیرد، علاوه بر غم فقدان، خانواده باید هزینههای بسیار سنگینی برای قبر و دفن بپردازد. این فشار بویژه برای اقشار کمدرآمد بیشتر است. همچنین احساس بیعدالتی و مرگ طبقاتی از دیگر تبعات آنست. وقتی قبرهای چند میلیارد تومانی وجود دارد و دیگران امکان دسترسی به آنها ندارند، نوعی شکاف طبقاتی در موضوعی که قرار بود برابر باشد، شکل میگیرد. در همین باب گزارش شده در مشهد، برخی خانوادهها به آرامستانهای روستایی رجوع کردهاند چون قبر در شهر برایشان بسیار گران شده است. وقتی قیمت رسمی محدودیت داشته باشد ولی بازار بتواند خیلی بالاتر رود، احتمال ورود دلالان، معاملات ثبتنشده، فروش قطعه به قطعه، یا تخلفات بیشتر میشود. انتظار داشتن یک قبر ارزانتر یا دفن راحتتر، با شرایط جدید ممکن نیست و این میتواند استرس و فشار روحی برای خانواده ایجاد کند.
چرا این روند نگرانکننده است؟
از منظر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، این روند چند نکته آزاردهنده دارد. مواردی چون تبدیل قبر به کالای سرمایهای، ناهمخوانی میان قیمت و ارزش انسانی، تأثیر بر حقوق شهروندی و عدالت اجتماعی، افزایش بار بر سیستم خدماتی و مدیریت شهری و در آخر پیامدهای اقتصادی برای خانوارها. وقتی قبر به چیزی تبدیل میشود که هر کس پول بیشتری دارد، قطعه بهتر میخرَد، این با معنای ابتدایی دفن برابر همه انسانها تضاد دارد. قبر صرفاً مکانی برای دفن نیست؛ ارجگذاری به مردگان و تشریفات مناسب است. اگر هزینه آن چنان بالا رود که فقط برای طبقات مرفه قابلدسترس شود، مفهوم کرامت انسان در مرگ خدشهدار میشود. همچنین اگر دسترسی به قبر با کیفیت مناسب برای همه ممکن نباشد، اثری از عدالت اجتماعی در حوزه خدمات کفنودفن باقی نمیماند. شهرداریها و سازمانهای آرامستانی باید تنظیم، نظارت، تخصیص ظرفیت، قیمتگذاری عادلانه و ایجاد امکان برای همه را مدیریت کنند. در وضعیتی که تورم عمومی بالاست و درآمدها به نسبت رشد نکردهاند، این هزینه اضافی میتواند فشار عظیمی بر یک خانواده وارد کند، به ویژه اگر دفن و کفن مجبور باشند سریع صورت بگیرد. اگر ساخت آرامستانهای جدید، مدیریت ظرفیت دفن و مقررات قیمتگذاری جدی دنبال نشود، این روند ممکن است تشدید شود. از سوی دیگر، خانوادهها در وضعیت اقتصادی دشوار قرار دارند؛ تورم در سراسر بخشهای اقتصادی، کاهش سطح زندگی و درآمد ثابت. وقتی بخش بنیادین مثل دفن برایشان تبدیل به بار مالی بزرگ میشود، ممکن است انتخابهای بهتری نداشته باشند یا مجبور شوند از کیفیت خدمات بکاهند.
سفر آخر
به گزارش «نقش اقتصاد»، افزایش چشمگیر قیمت قبر در ایران به ویژه در شهرهایی مانند مشهد و تهران نشاندهنده آن است که موضوع دفن و آرامستانها دیگر تنها امری معنوی و اجتماعی نیست، بلکه وارد عرصه اقتصادی شده است. وقتی قیمت دفن به میلیونها و دهها میلیون تومان میرسد، دیگر مسئله صرفاً انتخاب نوع قبر نیست بلکه انتخاب میان گزینههای مختلف فشار مالی، روانی و اجتماعی است. این روند هم از منظر انسانی، هم از منظر اجتماعی و هم از منظر اقتصادی، قابل تأمل است و نیازمند بازنگری، مقرراتگذاری و اقدام مسئولانه است. در واقع این وضعیت نیازمند ورود فعال نهادهای شهری، نظارت دقیق، توسعه ظرفیت، و توجه ویژه به حقوق شهروندان کمدرآمد است. اگر بخواهیم «آرامش پس از زندگی» را به عنوان حقی مشترک همه انسانها دیده باشیم، باید کاری کنیم که قبر و دفن، تبدیل به منبع بحران مالی یا نابرابری نشود. اگر وضعیت ادامه یابد، ممکن است «خانه آخرت» نیز برای بسیاری به منبع بحران اقتصادی شود.




