موانع بانکی، تجار ایرانی را زمینگیر کرده است
زینب فدایی- روزنامه نگار: ایران و روسیه؛ دو قطب اقتصادی منطقه که سالهاست؛ زیر سایه وعدههای بیعمل و فرصتهای از دست رفته حرکت کردهاند. روابط اقتصادی میان این دو کشور فراتر از تبادل کالا است و آزمونی است برای اراده ملی، شفافیت ساختاری و توان واقعی بخش خصوصی ایران. اما واقعیت تلخ این است که بازار روسیه، با همه وسعت و ظرفیتهای بیسابقهاش، سالهاست در حصار موانع بانکی، سیاستهای ناپایدار و بروکراسی فلجکننده گیر کرده است؛ موانعی که هر روز، فرصتهای طلایی اقتصاد ایران را میسوزانند و رقبای منطقهای و جهانی را پیش میرانند.
این مقدمه، نقطه آغاز یک تحولی ناگزیر و در عین حال انفجاری است؛ تحولی که میتواند ایران را از چرخه محدودیتهای سنتی تجارت خارج کرده و به مسیر تازهای برای رقابت در بازارهای بینالمللی هدایت کند، مشروط بر آنکه دولت و بخش خصوصی با ارادهای بیتزلزل، ساختارها را اصلاح کنند و راههای واقعی تجارت را باز نمایند. هر تأخیر، هر تصمیم کوتاهمدت و هر نگاه شعاری، میتواند تمام فرصتهای تاریخی ایران را به یک بحران واقعی بدل کند.
بازار روسیه امروز نه یک فرصت، بلکه میدان آزمونی جدی برای اقتصاد ایران است؛ جایی که عملکرد امروز، جایگاه آینده کشور را رقم خواهد زد. بخش خصوصی ایران با تجربه و دانش عملی خود آماده است تا در خط مقدم این تحول قرار گیرد، اما مسیرهای بسته، قوانین ناپایدار و عدم هماهنگی سیاستها، همچنان زنجیرهایی هستند که توان رقابت را محدود میکنند. بدون اصلاحات جدی و زیرساختهای واقعی، تمام تلاشهای بخش خصوصی نه تنها به نتیجه نخواهد رسید، بلکه رقبای هوشیار و آماده خواهند توانست جای ایران را در این بازار استراتژیک تصاحب کنند.
اجلاس بیستودوم اتاقهای بازرگانی، فرصتی است برای آزمودن این اراده؛ جایی که وعدهها و شعارها محک زده میشوند و عمل واقعی، معیار موفقیت خواهد بود. این همایش نه تنها صحنهای برای نمایش دیپلماتیک، بلکه سکوی پرش ایران برای ورود به فصل تازهای از روابط اقتصادی با روسیه است؛ فصلی که اگر اراده واقعی و هماهنگی ساختاری همراه نباشد، به سرعت به نمایشگاهی از فرصتهای از دست رفته تبدیل خواهد شد.
انفجار اقتصادی پیشرو؛ از وعدههای توخالی تا تحولی ناگزیر
بازار روسیه، بهشت فرصتها و میدان آزمون جدی برای اقتصاد ایران، سالهاست زیر سایه وعدهها و سیاستهای نیمهکاره مدفون مانده است. ایران با ظرفیتهای بیسابقهای روبهروست، اما موانع بانکی، سیاستهای پراکنده و بروکراسی دستوپاگیر فعالان اقتصادی را در گرداب ناکارآمدی گرفتار کردهاند. هادی تیزهوش تابان، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، هشدار میدهد: بخش خصوصی آماده است، اما سیستم هنوز راه را بسته نگه داشته است.
این تحول اقتصادی نه فقط یک ضرورت، بلکه تکلیفی ملی و استراتژیک است. فرصتهای همکاری با روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا تاریخی و بینظیرند؛ فرصتهایی که بدون اراده واقعی دولت، به هزینههای سنگین و از دست رفته برای اقتصاد ایران بدل خواهند شد. هر روز تأخیر در اصلاح مسیرهای بانکی و تسهیل قوانین گمرکی، مانند ریختن آب در چرخ سرمایهگذاریهای بخش خصوصی است و فرصتهای طلایی را میسوزاند.اجلاس بیستودوم اتاقهای بازرگانی نقطه تمرکز و آزمون اراده دو کشور است؛ جایی که مشکلات واقعی بخش خصوصی از پشت میزهای B2B و پنلهای تحلیلی مستقیماً به گوش مسئولان میرسد. تابان این اجلاس را نه یک مراسم تشریفاتی، بلکه پل واقعی میان تصمیمگیرندگان و فعالان اقتصادی میداند؛ پلی که میتواند سیاستهای نیمهکاره را تبدیل به برنامهای عملی و ملموس کند.
در سالهای اخیر، هرجا بخش خصوصی قدرت واقعی تصمیمگیری یافته، تجارت ایران و روسیه رونق گرفته است؛ اما هرگاه سیاستهای کوتاهمدت و دستوری غالب بودهاند، پروژهها نیمهکاره رها شده و فرصتها به رقبای منطقهای واگذار شدهاند. این یک هشدار صریح است: بدون همراهی بخش خصوصی و دولت، ایران همچنان از سهم واقعی خود در بازار روسیه محروم خواهد ماند.
اعتماد متقابل و همگرایی راهبردی ضروری است. توسعه روابط با روسیه نباید محدود به صادرات کالاهای سنتی باشد؛ بلکه باید شامل انتقال فناوری، سرمایهگذاری مشترک و تولید مشترک در خاک ایران شود. تابان بر این باور است که چنین رویکردی نه تنها حجم تجارت، بلکه کیفیت و عمق همکاریهای اقتصادی دو کشور را متحول خواهد کرد و بیتوجهی به اصلاحات ساختاری، ایران را به تماشاگر فرصتهای از دست رفته تبدیل میکند.اتاقهای بازرگانی نقش حیاتی دارند؛ آنها نه تنها دروازه اصلی بخش خصوصی برای تعامل با دولت هستند، بلکه میتوانند همافزایی میان تصمیمگیرندگان و بازار ایجاد کنند. اگر این پل ارتباطی درست عمل نکند، فرصتها از دست میروند و بخش خصوصی مجبور به مسیرهای پرهزینه و فرعی خواهد شد. تابان این مسیر را آغاز یک فصل جدید در روابط اقتصادی ایران و روسیه میداند؛ فصلی که با عزم واقعی دولت و بخش خصوصی، ایران را از محدودیتها آزاد کرده و روابط اقتصادی دو کشور را به سطحی راهبردی و پایدار ارتقا خواهد داد؛ جایی که تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و انرژی به شکل ساختاری و منسجم در هم تنیده شوند و ایران سهم واقعی خود از بازار اوراسیا را بازپس گیرد.اگر آغاز یک تحول اقتصادی را نقطه انفجار در نظر بگیریم، بانکها و مسیرهای مالی بزرگترین مینهای اقتصادی هستند که بخش خصوصی ایران باید از میان آنها عبور کند. هادی تیزهوش تابان، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، با لحنی هشداردهنده تأکید میکند که مشکلات مالی و بانکی همچنان اصلیترین سد راه تجارت با روسیه هستند؛ چالشی که در صورت عدم اصلاح، تمام فرصتهای تاریخی همکاری با این کشور را تهدید میکند.
بخش خصوصی ایران با تمام ظرفیت و تجربه خود آماده است تا در بازار روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا حضور یابد، اما مسیر ارز حاصل از صادرات، نرخ تبدیل ریال و محدودیتهای سامانههای نیما و ثنا، عملاً سودآوری و رقابتپذیری را کاهش میدهد. کاهش 20 تا 25 درصدی ارزش پول هنگام ورود ارز حاصل صادرات به کانالهای رسمی، بسیاری از بازرگانان را زمینگیر میکند؛ واقعیتی بیسابقه که نیازمند درک فوری دولت است. تابان معتقد است اصلاح ساختارهای بانکی و ارائه تسهیلات واقعی، مسیر طلایی تجارت ایران با روسیه را باز خواهد کرد. هرگونه تعلل نه تنها به کاهش سهم ایران در بازار روسیه منجر میشود، بلکه فرصتها را به دست رقبا میسپارد. او تصریح میکند که این مشکل، محدود به یک بازرگان نیست؛ یک سیستم اقتصادی است که نیازمند بازنگری جدی است. مسیر ارز و تسهیل قوانین بانکی ستون فقرات تجارت بینالمللی ایران محسوب میشود و بیتوجهی به آن، تمام برنامهها را با شکست مواجه خواهد کرد.
تجربههای موفق گذشته نشان داده هرجا بخش خصوصی قدرت واقعی تصمیمگیری یافته، تجارت رونق گرفته است؛ اما هرجا مسیرها بسته بوده و تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی اعمال شده، پروژهها نیمهکاره رها شده و فرصتها از دست رفتهاند. مسائل بانکی، فراتر از یک مشکل فنی، گرهای راهبردی است که جایگاه ایران در بازار جهانی را تعیین میکند.
راهکارهای نرمافزاری، دیجیتالی و زیرساختی برای بهبود جریان مالی و بانکی آماده شدهاند، اما بدون همراهی واقعی دولت، این اقدامات به سرعت اجرایی نخواهند شد. تجارت با روسیه میتواند موتور توسعه اقتصادی ایران باشد، اما تنها زمانی که مسیرهای مالی باز و شفاف شوند.
این بخش از تحولات اقتصادی ایران و روسیه، هشداری جدی برای سیاستگذاران است: اگر اصلاحات بانکی و تسهیل مسیرهای ارزی در دستور کار قرار نگیرد، بخش خصوصی ناچار به استفاده از مسیرهای فرعی و پرهزینه خواهد شد و هزینههای از دست رفته را جبران خواهد کرد.
تابان با قاطعیت میگوید: اگر دولتمردان قصد ندارند تجربه واقعی تجارت را درک کنند، کافی است چند نفر از آنها را وارد میدان واقعی کنند. وقتی خودشان با کارت بازرگانی وارد کار شوند، دیگر نمیتوانند چشم خود را بر مشکلات ببندند.
این چالش بیش از هر چیز، نشاندهنده نیاز مبرم به اصلاح ساختاری و راهبردی در اقتصاد ایران است؛ اصلاحی که نه مقطعی و شعاری، بلکه پایدار و ماندگار باشد. تنها با این تغییرات، بخش خصوصی میتواند به شکل واقعی وارد میدان شده و سهم ایران از بازار روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را افزایش دهد.
رازهای سر به مهر اقتصادی ایران؛ قدرتی که هنوز آزاد نشده است
ایران کشوری است سرشار از ظرفیتهای گسترده و بینظیر؛ از میوه و خشکبار گرفته تا صنایع سبک، محصولات غذایی و دانشبنیان. با این حال، سهم واقعی کشور از بازار روسیه همچنان ناچیز است و فرصتهای طلایی که بخش خصوصی بارها نسبت به از دست رفتن آن هشدار داده، همچنان به دلیل ناهماهنگیهای ساختاری و ضعف زیرساختها در حال هدر رفتن است.
دکتر هادی تیزهوش تابان، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، با لحنی انتقادی و آگاهانه تأکید میکند که تنوع محصولات ایرانی میتواند جایگاهی بیرقیب در بازار روسیه پیدا کند، اما شرط آن اصلاح و تقویت زنجیره تأمین، بستهبندی، استانداردسازی صادراتی و زیرساختهای لجستیکی است. او هشدار میدهد که بدون این اصلاحات، حتی کالاهای باکیفیت ایران شانس رقابت و دیده شدن در بازارهای خارجی را نخواهند داشت و فرصتهای استراتژیک به دست رقبای منطقهای و جهانی خواهد افتاد.
تابان بر نقش فناوریهای نو، استارتآپها و پلتفرمهای دیجیتال در بازطراحی تجارت خارجی ایران تأکید دارد: آینده تجارت دیگر محدود به کالا نیست؛ داده، نوآوری و ارتباط مستقیم تولیدکنندگان با خریداران خارجی، تعیینکننده موفقیت و پایداری تجارت است. ایجاد بسترهای الکترونیکی و دیجیتال برای اتصال مستقیم تولیدکنندگان ایرانی با بازار روسیه، میتواند حجم مبادلات را نه تنها افزایش دهد، بلکه کیفیت و اثربخشی آن را نیز تضمین کند.
او همچنین تأکید میکند که روابط اقتصادی ایران و روسیه متقابل و غیرقابل جایگزین است؛ کالاهای اصلی صادراتی ایران، از محصولات کشاورزی تا صنایع سبک، میتوانند پاسخگوی نیازهای واقعی روسیه باشند، در حالی که واردات مواد اولیه و نهادههای دامی از روسیه برای ایران حیاتی است. دکتر تابان این همکاری دوطرفه را فرصتی استراتژیک میداند که هرگونه کوتاهی در بهرهبرداری از آن، پیامدهای جبرانناپذیری برای اقتصاد کشور خواهد داشت.
به باور رئیس اتاق مشترک ایران و روسیه، اصلاح قوانین، تقویت زیرساختها و ایجاد بسترهای دیجیتال پایدار، تنها راه افزایش حجم و کیفیت صادرات است و میتواند روابط اقتصادی دو کشور را به شکل ساختاری و مستمر متحول کند. این تحولات پیام روشنی برای دولت دارد: بدون حمایت واقعی و همراهی با بخش خصوصی، ظرفیتهای بالقوه ایران در این بازار استراتژیک هرگز شکوفا نخواهند شد و ایران همچنان از فرصتهای تاریخی خود محروم خواهد ماند.
نقطه عطف یا توهم سیاست؟ اجلاس بیستودوم و آینده روابط ایران و روسیه
اجلاس بیستودوم همکاریهای اتاقهای بازرگانی منطقه دریای خزر، با تمام جلوههای تشریفاتی و شکوه دیپلماتیک، نه تنها صحنهای برای نمایش ظاهری تعاملات اقتصادی است، بلکه آینه تمامنمای مشکلات و فرصتهای واقعی اقتصاد ایران به شمار میرود. دکتر هادی تیزهوش تابان آن را پلی واقعی میان تصمیمگیرندگان و بخش خصوصی میداند؛ پلی که میتواند وعدههای شعاری و نیمهکاره را به اقدامات ملموس و اثرگذار تبدیل کند، یا در صورت کوتاهی، به نمایشگاهی از فرصتهای از دست رفته بدل شود.
هر نشست، هر پنل B2B و هرگفتگوی تحلیلی در حاشیه این اجلاس فرصتی است برای باز کردن گرههای تاریخی تجارت با روسیه؛ فرصتهایی که اگر از دست بروند، بازار به دست رقبا خواهد افتاد. این پیام روشن دکتر تابان است: اجلاس تنها یک مراسم تشریفاتی نیست، بلکه آزمونی برای سنجش اراده واقعی دو کشور در عبور از موانع تاریخی تجارت است. در صورت عدم اجرای عملی خروجیها، تمام سرمایههای اجتماعی و اقتصادی ایران در معرض خطر خواهد بود.
پنلهای تخصصی و نشستهای B2B طراحی شدهاند تا مشکلات واقعی فعالان اقتصادی بیواسطه به گوش مسئولان برسد. این ساختار، فرصتی طلایی برای اصلاح سیاستها و بازنگری در قوانین است، اما تحقق آن به اراده مشترک دولت و بخش خصوصی بستگی دارد. اگر تصمیمگیران از نگاههای شعاری فاصله نگیرند، تمامی این جلسات تنها به بیانیههای تشریفاتی بدل خواهد شد و ایران فرصتهای تاریخی خود را از دست خواهد داد.
دکتر تابان تأکید دارد که توسعه روابط با روسیه نباید محدود به صادرات کالاهای سنتی باشد؛ همکاری واقعی باید شامل انتقال فناوری، سرمایهگذاری مشترک و تولید مشترک در خاک ایران شود. تنها با اصلاح زیرساختها و قوانین بانکی، لجستیکی و ارزی است که بخش خصوصی میتواند مسیرهای پرهزینه و فرعی را کنار گذاشته و از ظرفیتهای واقعی بهرهبرداری کند.
اجلاس بیستودوم همچنین صحنهای برای سنجش بلوغ دیپلماتیک و اقتصادی کشور است؛ جایی که اراده واقعی تصمیمگیرندگان در عمل قابل مشاهده خواهد بود. اگر دولت و بخش خصوصی بهطور واقعی وارد عمل نشوند، هیچ برنامه عملیاتی محقق نخواهد شد و ایران همچنان در چرخهای از وعدههای تکراری گرفتار خواهد ماند.اتاقهای بازرگانی، به عنوان دروازه اصلی بخش خصوصی برای تعامل با دولت، نقش تعیینکنندهای دارند. اگر این پل ارتباطی به درستی عمل کند، میتوان حجم و کیفیت تجارت با روسیه را به شکل بیسابقهای افزایش داد، اما هرگونه کوتاهی موجب خواهد شد که حتی کالاهای با کیفیت ایران در رقابت بازارهای خارجی دیده نشوند.
دکتر تابان هشدار میدهد که برای درک واقعی تجارت، کافی است چند نفر از تصمیمگیرندگان با کارت بازرگانی وارد میدان واقعی شوند تا خود مشکلات و مسیرهای حل آن را مشاهده کنند. این تجربه عملی باعث میشود تصمیمات موثری برای اصلاح ساختارها اتخاذ شود و وعدهها به واقعیت تبدیل شوند.
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، اجلاس بیستودوم را آغاز یک فصل جنجالی و سرنوشتساز در روابط اقتصادی ایران و روسیه میداند؛ فصلی که اگر با عزم واقعی دولت و بخش خصوصی همراه شود، روابط دو کشور را از سطح تعامل اقتصادی فراتر برده و به همگرایی راهبردی و پایدار تبدیل خواهد کرد؛ جایی که تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و انرژی به شکلی ساختاری و عمیق در هم تنیده میشوند و ایران سهم واقعی خود از بازار اوراسیا را پس خواهد گرفت.
آینده در لبه تیغ؛ اراده مشترک یا شکست تاریخی در تجارت دو کشور؟
اگر اجلاس بیستودوم را نقطه شروع یک فصل سرنوشتساز در روابط اقتصادی ایران و روسیه بدانیم، مسیر پیشرو همچنان در هالهای از ابهام و آزمونهای دشوار قرار دارد. دکتر هادی تیزهوش تابان با لحنی هشداردهنده و تحلیلی تأکید میکند که روشنایی این مسیر تنها زمانی محقق میشود که اراده سیاسی و توان عملیاتی بخش خصوصی به همسوئی کامل برسد.
او خاطرنشان میکند که تجارت دو کشور در میانه یک میدان مین قرار دارد؛ هر تصمیم کوتاهمدت، هر سیاست شعاری و هر اقدام غیرهمراستا میتواند فرصتهای تاریخی را نابود کند. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که هر جا بخش خصوصی قدرت واقعی تصمیمگیری یافته، تجارت رونق گرفته و روابط اقتصادی پایدار شده، و هر جا سیاستهای دستوری و مقطعی غالب شده، پروژهها نیمهکاره رها شدهاند.
این پیام، نه تنها برای بخش خصوصی، بلکه برای تمام تصمیمگیران دولتی است: کافی است چند نفر از دولتمردان وارد میدان واقعی شوند تا مشکلات و راهحلهای عملی را لمس کنند و متوجه شوند که شعارها هیچ جایگزین عملیاتی ندارند.
چشمانداز آینده فراتر از تجارت سنتی و مبادلات کالایی است. دکتر تابان تأکید دارد که روابط اقتصادی ایران و روسیه باید شامل انتقال فناوری، سرمایهگذاری مشترک، تولید مشترک و ایجاد زنجیرههای ارزش ساختاری شود؛ یعنی اقتصادی که دو کشور را به شکلی واقعی و پایدار به یکدیگر تنیده کند و فرصتهای تاریخی دوباره از دست نرود.او هشدار میدهد که ادامه نگاههای شعاری و تصمیمات کوتاهمدت میتواند تمامی سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و حتی اعتماد موجود را از بین ببرد. همانطور که در جریان مشکلات بانکی و مسیرهای ارزی دیدهایم، عدم اصلاح ساختارها میتواند حتی با وجود ظرفیتهای بینظیر، مانع بهرهبرداری واقعی از بازار روسیه شود و بخش خصوصی را به مسیرهای پرهزینه و فرعی محکوم سازد.از نگاه او، ایجاد زیرساختهای پایدار دیجیتال و لجستیکی، اصلاح قوانین بانکی و تسهیل مسیرهای ارزی، ستون فقرات موفقیت ایران در بازار اوراسیا است. تنها در صورتی که تصمیمگیران از نگاههای کوتاهمدت فاصله گرفته و به اصلاحات واقعی و مستمر متعهد شوند، ایران میتواند سهم خود از بازار روسیه را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد.رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، با بیان اینکه تجارت دو کشور جادهای دوطرفه است و اعتماد متقابل شرط بقا و توسعه آن، میافزاید: هیچ برنامه، هیچ سرمایه و هیچ ظرفیت انسانی نمیتواند جای اعتماد و همگرایی واقعی را بگیرد. اگر دولت و بخش خصوصی همسو شوند، ایران میتواند ظرف پنج سال آینده به راحتی از 10 میلیارد دلار مبادلات تجاری با روسیه عبور کند و مسیر 20 میلیارد دلار را هموار سازد. اما هرگونه کوتاهی، فرصتهای تاریخی را از دست خواهد داد و رقبا جای ایران را خواهند گرفت.
در پایان، دکتر تابان این چشمانداز را هم هشدار و هم فراخوان میداند: هشدار به دولتمردان برای ترک نگاههای شعاری و سیاستهای کوتاهمدت و فراخوان به بخش خصوصی برای حضور فعال، جسور و هوشمندانه در بازار روسیه، تا بتواند فرصتها را به شکل واقعی و اثرگذار تبدیل به عمل کند.