پریسا حاجی محمدی: ارتباط، گفتگو و تماس از بدو تولد بشر یک ضرورت اساسی بوده است و بشریت از این حیث و در برقراری ارتباط با غیر، نه تنها جان سالم به در برده است بلکه فرهنگ سازی کرده و توانسته جوامع مدنی بسازد و رشدشان دهد. بدین گونه که انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و توانستهاند دانش به دست آمده از طریق تجربیات زندگی خود را به دیگران منتقل کنند. در واقع در نسلهای بعدی مفهوم ارتباط، خیلی بیشتر تکامل یافته است. هزاران سال، به طول انجامیده تا جامعه بین المللی به وضعیت کنونی خود برسد. با نگاهی به نقشه اعصار، مشاهده میشود که مسیر رشد در حال حاضر چقدر کوتاه شده است و تکامل نحوه گفتگوی بین المللی از چه پیچیدگیهایی عبور کرده و مسیر خود را پیدا کرده است. جهانی شدن پدیدهای است که به اصطلاح یک نوع جنگ سرد به حساب میآید و در عصر حاضر ادامه دارد. همچنین تأثیر مستقیمی بر هر جامعه حتی در سطوح منطقهای و محلی هم دارد. فعالیتهای شهروندان قابل دسترس تر است زیرا همه میتوانند همیشه از طریق شبکه جهانی اطلاعات با هم و با سازمانها و با دولتها و با جامعه جهانی در ارتباط باشند اما این مفهوم جهانی سازی است که فرآیندی جهانی و بین المللی است و تأثیرات واکنش متقابل بین فرآیندهای جهانی و محلی ناشی از توسعه ارتباطات و انقلاب دیجیتال که تأثیرات مفیدو مطلوب و یا حتی نامطلوب دارد را تحت الشعاع قرار میدهد. صنعت رسانه، مخابرات و فناوری اطلاعات جهان در حال گذراندن دورهای از تغییرات بیسابقه و عمیق است. پیشرفتهای چشمگیر فنآوری همراه با آزادی بازار و جهانیسازی همزمان با هم «انقلاب دیجیتال» را به وجود آورده است. پیامد چشمگیر، این «همگرایی» است، یک اصطلاح فراگیر اما با این تعریفی که معمولاً برای محو شدن مرزهای بین المللی بین بخشهای رسانه، مخابرات و فناوری اطلاعات شناخته میشود. اجماع گستردهای بین دانشگاهیان و متخصصان وجود دارد که پیشرفتهای تکنولوژیکی همه بخشها را به هم نزدیکتر میکند و پتانسیل تغییر کامل آنها را دارد و این نشان میدهد که کاربرد مفهوم زنجیره ارزش در نتیجه این همگرایی رخ داده است.
فن آوری ها میتوانند به ما کمک کنند تا دنیای ما صلح آمیزتر و عادلانهتر اداره شود. پیشرفتهای دیجیتال میتوانند دستیابی به اهدف توسعه پایدار، از جمله پایان دادن به فقر شدید گرفته تا کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان، پرداختن به کشاورزی پایدار و شایسته سالاری در فعالیتهای شغلی و دستیابی به سواد جهانی را پشتیبانی کنند و تسریع بخشند. اما فن آوری ها همچنین میتوانند حفظ حریم خصوصی را تهدید کنند، امنیت را از بین ببرند و نابرابری را افزایش دهند. آنها پیامدهایی برای حقوق بشر دارند. حال ما انتخابی داریم که چگونه فناوریهای جدید را مهار کرده و مدیریت کنیم؟ آیا این آینده دیجیتالی برای همه است و آیا برای همه قابل استفاده و مفید است؟ فناوریهای دیجیتال سریعتر از هر نوآوری در تاریخ ما پیشرفت کردهاند و تنها در دو دهه به حدود 50 درصد از جمعیت جهان در حال توسعه رسیده و جوامع را متحول کرده است. با افزایش اتصال شبکهای، مشمولیت مالی، دسترسی به تجارت و خدمات عمومی، فناوری میتواند در حکم یک تساوی عالی باشد.
برای مثال در بخش سلامت، فناوریهای مرزی مبتنی بر هوش مصنوعی به نجات جان انسانها، تشخیص بیماریها و افزایش امید به زندگی کمک میکنند. در بخش آموزش، محیطهای یادگیری مجازی و آموزش از راه دور، برنامهها و فضاهایی را برای دانشآموزانی که در غیر این صورت حذف میشوند، باز کرده است. خدمات عمومی نیز از طریق سیستمهای نوین در دسترستر و پاسخگوتر میشوند و در نتیجه کمکهای هوش مصنوعی از لحاظ بوروکراتیک سنگینتر میشوند.
تأثیر فناوریهای دیجیتال در زندگی ما مشهود است؛ گزارشهای گروههایی مانند مککینزی حاکی از آن است که 800 میلیون نفر ممکن است تا سال 2030 شغل خود را به دلیل استفاده از اتوماسیون از دست بدهند. در حالی که نظرسنجیها نشان میدهد که اکثریت همه کارمندان نگران این هستند که آموزش یا مهارتهای لازم برای به دست آوردن شغلی با درآمد خوب را ندارند.
توافق گستردهای در این زمینه وجود دارد که مدیریت این روندها مستلزم تغییر در رویکرد ما به آموزش است. به عنوان مثال، تأکید بیشتر بر علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات و آموزش مهارتهای نرم و انعطاف پذیرو با حصول اطمینان از اینکه افراد میتوانند در طول زندگی خود مهارت خود را افزایش دهند، جایگزین نگرانیها خواهد شد.
امروزه از فناوریهای دیجیتالی مانند گردآوری دادهها و هوش مصنوعی برای ردیابی و تشخیص مسائل درکشاورزی، بهداشت و محیطزیست یا انجام کارهای روزانه مانند هدایت ترافیک یا پرداخت صورتحسابها استفاده میشود. حتی میتوان از آنها برای دفاع و اعمال حقوق بشر استفاده کرد.
دکتری کسب و کار حرفهای DBA
تمامی حقوق متعلق به نقش اقتصاد آنلاین می باشد.