کمال ابراهیمی کاوری- کارشناس ارشد مناطق آزاد: راهآهن رشت – آستارا، ریل طلایی اتصال مناطق آزاد ایران به قلب اوراسیاست و نقشی حیاتی در پیوند کشور با کریدورهای بزرگ تجارت جهانی دارد. در روزگاری که ژئو اکونومی جای ژئوپلیتیک را در تعیین قدرت کشورها گرفته است، هیچ ابزاری مهمتر از شبکههای حملونقل ترکیبی و هوشمند برای تثبیت جایگاه اقتصادی یک کشور نیست. از این منظر پروژه راهآهن رشت – آستارا نهتنها یک مسیر ریلی ساده نیست، بلکه شریان حیاتی پیوند ایران به کریدورهای بزرگ تجارت جهانی است؛ مسیری که بنادر شمال و جنوب کشور، مناطق آزاد تجاری و کشورهای همسایه را در یک زنجیره حملونقل منسجم و رقابتپذیر به هم پیوند میدهد.
اهمیت این خط از دو زاویه قابلبررسی است؛ نخست، بهعنوان حلقه نهایی اتصال کریدور بینالمللی شمال – جنوب که بندر بمبئی هند را از مسیر ایران به روسیه، قفقاز و اروپای شرقی متصل میکند؛ و دوم، بهعنوان پلی ژئو اقتصادی میان مناطق آزاد تجاری ایران و جمهوری آذربایجان که میتواند تحولات بزرگی در تجارت منطقهای ایجاد کند.
در سمت ایران، مناطقی چون انزلی، ارس و اروند بیشازپیش در آستانه ورود به زنجیره ارزش جدید قرار میگیرند. منطقه آزاد انزلی در حاشیه خزر میتواند با فعالسازی ترمینالهای لجستیکی خود، به هاب توزیع کالا میان ایران، روسیه و کشورهای حوزه CIS تبدیل شود. در سوی دیگر، منطقه آزاد ارس با موقعیت استراتژیک در مرز نخجوان و ارمنستان، به یکی از ایستگاههای مهم بارگیری و تبادل کالا در مسیر ریلی رشت – آستارا تبدیل خواهد شد.
این خط در نهایت میتواند با تکمیل زیرساختهای حملونقل، پیوندی طبیعی با منطقه آزاد اروند در جنوب کشور برقرار کند و از مسیر بندر امام خمینی و خرمشهر، مسیر ترانزیتی شمال – جنوب را به خلیجفارس و دریای عمان امتداد دهد. تکمیل خط ریلی رشت – آستارا، جایگاه ایران را بهعنوان پل زمینی بین هند و روسیه تثبیت میکند. هند با سرمایهگذاری در بندر چابهار و علاقهمندی به مسیر زمینی امنتر برای عبور کالا به روسیه و اروپای شرقی، از بزرگترین ذینفعان این پروژه است. روسیه نیز که در پی تحریمهای غرب مسیرهای جایگزین دریای بالتیک را ازدستداده، اکنون بهشدت به فعالسازی مسیر ریلی ایران – آذربایجان نیاز دارد.
از سوی دیگر، جمهوری آذربایجان با توسعه بندر بزرگ آلات و منطقه آزاد تجاری وابسته به آن در نزدیکی باکو، در حال تبدیلشدن به یک مرکز ترانزیت کالا میان آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا است. خط رشت – آستارا عملاً این بندر را به شبکه ریلی ایران و از آنجا به بنادر جنوبی خلیجفارس متصل میکند.
در سطح منطقهای، این پروژه به معنای توسعه تجارت دریایی ایران با روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، هند و عمان خواهد بود. بنادر خزر در شمال و بنادر خرمشهر و بوشهر در جنوب، در چارچوب این اتصال، به بنادر میانجی و هماهنگکننده کالا بدل میشوند. در واقع، راهآهن رشت – آستارا حلقه مکملی است که حملونقل دریایی ایران را به حملونقل زمینی و ریلی بینالمللی پیوند میدهد و به مناطق آزاد امکان میدهد به مراکز لجستیکی چندوجهی تبدیل شوند. پیشبینی میشود این مسیر، سالانه تا 20 میلیون تُن بار ترانزیتی را جابهجا کند. بخش قابلتوجهی از این بار میتواند از طریق مناطق آزاد ایران عبور کرده و مزایای تعرفهای، مالیاتی و خدماتی آنها را افزایش دهد.
منطقه آزاد اروند با موقعیت منحصربهفرد خود در تقاطع دو رودخانه استراتژیک اروندرود و کارون و دسترسی به آبهای آزاد، میتواند در آینده نزدیک به ایستگاه نهایی صادرات کالاهای ترانزیتی شمال – جنوب به بازارهای عربی خلیجفارس و شمال آفریقا تبدیل شود. فراتر از اقتصاد، تکمیل این پروژه پیامی راهبردی برای همسایگان دارد؛ ایران در حال بازگشت به جایگاه تاریخی خود بهعنوان چهارراه تجارت شرق و غرب است. این مسیر، ژئوپلیتیک منطقه را از رقابت بر سر خاک به همکاری بر محور لجستیک و زیرساخت تغییر میدهد.
همکاری ایران و آذربایجان در این زمینه میتواند الگوی تازهای از «دیپلماسی زیرساختی» باشد؛ دیپلماسیای که در آن ریل و بندر جایگزین توپ و تانک میشوند. راهآهن رشت – آستارا، اگر با نگاهی هوشمندانه به توسعه مناطق آزاد و بنادر کشور همراه شود، میتواند زمینهساز جهشی تاریخی در تجارت بینالمللی ایران باشد؛ جهشی که نهتنها ارزش اقتصادی، بلکه قدرت ژئو اقتصادی ایران را در نظم جدید منطقهای تثبیت خواهد کرد.