محمد جواد خلیلی- جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به انرژی وابسته است و ایران با طرحی نوآورانه به نام «بازتوزیع انرژی» در مسیر بازتعریف رابطه شهروندان با این منبع حیاتی گام برمیدارد. این طرح که از سوی وزارت نفت و نیرو رونمایی شده، پیشنهادی ساده اما انقلابی را دنبال میکند: خانوارهای ایرانی میتوانند با کاهش مصرف گاز و برق، سهمیه صرفهجوییشده خود را به صنایع بفروشند و از این طریق درآمد کسب کنند. این ابتکار نهتنها فرصتی برای بهبود وضعیت مالی خانوادهها فراهم میکند بلکه میتواند الگوی مصرف انرژی در کشور را متحول کند و به تقویت اقتصاد ملی کمک کند. این گزارش «نقش اقتصاد» به بررسی جزئیات این طرح، مکانیزم اجرایی، مزایا و چالشهای آن میپردازد.
ایدهای از دل یک شکاف اقتصادی
به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد» طرح بازتوزیع انرژی ریشه در یک واقعیت اقتصادی قابلتوجه دارد. در حال حاضر، هر مترمکعب گاز در بخش خانگی 150 تومان قیمتگذاری شده، در حالی که صنایع برای همین مقدار گاز بین 5 تا 14 هزار تومان پرداخت میکنند. در بخش برق نیز وضعیت مشابهی حاکم است؛ تعرفههای خانگی به مراتب پایینتر از تعرفههای صنعتی هستند. این اختلاف قیمت، فرصتی بینظیر ایجاد کرده تا با هدایت انرژی صرفهجوییشده از خانهها به سمت صنایع، هم خانوارها منتفع شوند و هم چرخه تولید کشور تقویت شود. هدف این طرح تشویق خانوارها به کاهش مصرف انرژی از طریق اقداماتی ساده مانند استفاده از لوازم کممصرف، تنظیم دمای خانه یا بهبود عایقبندی است. سهمیه انرژی صرفهجوییشده سپس به صنایع تخصیص مییابد و ارزش اقتصادی آن به حساب خانوارها واریز میشود. به این ترتیب، هر خانه ایرانی میتواند به یک واحد اقتصادی کوچک تبدیل شود که نهتنها مصرف انرژی را کاهش میدهد، بلکه به اقتصاد کشور ارزش افزوده تزریق میکند.
مکانیزم اجرایی طرح
برخلاف تصور اولیه، این طرح نیازی به تبدیل 84 میلیون ایرانی به معاملهگران انرژی ندارد. فرآیند به صورت خودکار و از طریق یک پلتفرم دیجیتال مدیریت میشود. مصرف پایه هر خانوار بر اساس الگوی مصرف گذشته محاسبه میشود و میزان صرفهجویی نسبت به این پایه سنجیده خواهد شد. سهمیه صرفهجوییشده به یک قیمت شاخص متصل میشود و به صنایع متقاضی فروخته میشود. سود حاصل از این معامله بین خانوار و دولت تقسیم خواهد شد. این پلتفرم دیجیتال به گونهای طراحی شده که شفافیت و سادگی را در اولویت قرار دهد. خانوارها میتوانند از طریق یک اپلیکیشن اختصاصی، میزان صرفهجویی خود را مشاهده کنند و درآمد حاصل از آن را در حساب بانکی خود دریافت کنند. این سیستم نهتنها فرآیند را برای شهروندان آسان میکند، بلکه امکان نظارت دقیق بر تخصیص منابع را برای دولت فراهم میسازد.
مزایای اقتصادی برای خانوارها
برای درک جذابیت این طرح، کافی است به یک مثال عملی توجه کنیم. فرض کنید یک خانواده پنجنفره در شهر اصفهان با اقداماتی مانند کاهش دمای بخاری به 20 درجه، استفاده از پتوهای گرمتر در زمستان، نصب شیرهای کممصرف آب گرم و جایگزینی لامپهای معمولی با لامپهای LED، ماهانه 60 مترمکعب گاز و 120 کیلوواتساعت برق صرفهجویی کند. با فرض قیمت متوسط 10 هزار تومان برای هر مترمکعب گاز و 2 هزار تومان برای هر کیلوواتساعت برق، این خانواده میتواند ماهانه حدود 840 هزار تومان درآمد اضافی کسب کند. این مبلغ در طول یک سال به بیش از 10 میلیون تومان میرسد، که برای بسیاری از خانوارها به معنای تحولی بزرگ در بودجه خانواده است. این درآمد مالی تنها بخشی از مزایای طرح است. ایران سالهاست که با چالش مصرف بالای انرژی دستوپنجه نرم میکند. سرانه مصرف گاز خانگی در کشور تقریباً دو برابر میانگین جهانی است و این موضوع فشار زیادی بر شبکههای تأمین انرژی وارد میکند. طرح بازتوزیع انرژی با ایجاد انگیزه مالی، خانوارها را به کاهش مصرف تشویق میکند و میتواند هدررفت منابع را به طور قابلتوجهی کاهش دهد. این کاهش مصرف نهتنها به پایداری شبکههای انرژی کمک میکند، بلکه به حفظ منابع طبیعی برای نسلهای آینده نیز یاری میرساند.
تأثیر بر صنایع و اقتصاد کلان
صنایع به عنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران، از دیگر ذینفعان این طرح هستند. دسترسی به گاز و برق ارزانتر، هزینههای تولید را کاهش میدهد و امکان رقابت محصولات ایرانی در بازارهای جهانی را افزایش میدهد. کاهش هزینههای انرژی میتواند به توسعه ظرفیتهای تولیدی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و افزایش صادرات منجر شود. برای مثال، در صنایعی مانند نساجی، فولاد و پتروشیمی، که انرژی بخش عمده هزینههای تولید را تشکیل میدهد، این طرح میتواند سودآوری را به طور چشمگیری بهبود بخشد. در سطح اقتصاد کلان، بهینهسازی مصرف انرژی اثرات گستردهتری دارد. با کاهش مصرف داخلی، منابع بیشتری برای صادرات گاز یا استفاده در صنایع پتروشیمی آزاد میشود. این موضوع میتواند وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را کاهش دهد و درآمد ارزی پایداری ایجاد کند. برآوردها نشان میدهد که کاهش 10 درصدی مصرف گاز خانگی میتواند سالانه بیش از 2.5 میلیارد دلار صرفهجویی ارزی به همراه داشته باشد. این منابع میتوانند صرف توسعه زیرساختها، بهبود نظام آموزشی و ارتقای خدمات عمومی شوند.
چالشهای اجرایی و راهکارها
اجرای این طرح با وجود پتانسیلهای فراوان، با موانعی همراه است. یکی از مهمترین چالشها، آمادهسازی زیرساختهای فنی است. ثبت دقیق صرفهجویی هر خانوار، مدیریت سهمیهها از طریق پلتفرم دیجیتال و تضمین شفافیت در تسویهحسابها نیازمند فناوری پیشرفته و هماهنگی بین دستگاههای مختلف است. وزارت نفت و نیرو اعلام کردهاند که یک اپلیکیشن اختصاصی برای این طرح در حال توسعه است، اما موفقیت آن به سرعت و دقت در اجرا بستگی دارد. چالش دیگر، آگاهی عمومی است. بسیاری از شهروندان ممکن است با روشهای عملی صرفهجویی آشنا نباشند یا ندانند چگونه میتوانند بدون کاهش کیفیت زندگی، مصرف انرژی خود را کاهش دهند. برای رفع این مشکل، لازم است دولت کمپینهای آموزشی گستردهای از طریق رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی و مدارس راهاندازی کند. این برنامهها میتوانند شامل آموزش روشهایی مانند استفاده از پردههای ضخیم در زمستان، نصب دوشهای کممصرف یا تنظیم ترموستات بخاری باشند. عدالت در توزیع سود نیز موضوعی کلیدی است. خانوارهای کمدرآمد که به طور طبیعی مصرف انرژی کمتری دارند، ممکن است از این طرح سود کمتری ببرند. برای جلوگیری از این مشکل، دولت باید سهمیههای پایه را به گونهای تنظیم کند که همه خانوارها، صرفنظر از سطح درآمد، از مزایای طرح بهرهمند شوند. این موضوع نیازمند طراحی دقیق و نظارت مستمر است.
چشمانداز آینده و دعوت به مشارکت
طرح بازتوزیع انرژی میتواند نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی و زیستمحیطی ایران باشد. این طرح نهتنها مصرف انرژی را بهینه میکند، بلکه رابطه جدیدی بین شهروندان، صنایع و دولت ایجاد میکند؛ رابطهای که در آن همه طرفها سود میبرند. فاز آزمایشی این طرح قرار است از پاییز 1404 در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و شیراز آغاز شود. در صورت موفقیت، این طرح تا پایان دهه 1400 به سراسر کشور گسترش خواهد یافت و ایران را به یکی از پیشگامان مدیریت هوشمند انرژی در جهان تبدیل خواهد کرد.