هیوا زارعی-روزنامه نگار: بازار سرمایه در هفتههای اخیر با دو چالش عمده روبرو شده است که بر وضعیت این بازار تأثیرات گستردهای گذاشتهاند. از یک سو، رکود معاملاتی که به دلیل کاهش حجم معاملات و بیاعتمادی به بازار ایجاد شده و از سوی دیگر، افزایش نرخ بهره که فشار زیادی بر سرمایهگذاران و شرکتها وارد کرده است. این دو عامل، در ترکیب با یکدیگر، مشکلات بسیاری برای سرمایهگذاران و تحلیلگران اقتصادی ایجاد کردهاند و چشمانداز آینده بازار سرمایه را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند. در این شرایط، تصمیمات سرمایهگذاران به شدت تحت تأثیر این چالشها قرار گرفته و پیشبینی دقیق آینده بازار دشوارتر از همیشه شده است.
کاهش حجم معاملات و بیاعتمادی به بازار
به گزارش نقش اقتصاد، یکی از اصلیترین مشکلاتی که بازار سرمایه با آن روبروست، رکود شدید معاملاتی است که در نتیجه بیاعتمادی به بازار و نوسانات شدید در سالهای گذشته به وجود آمده است. رکود معاملاتی به این معنی است که حجم معاملات به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده و بسیاری از سرمایهگذاران از ترس ضرر بیشتر، از ورود به بازار خودداری میکنند. کاهش حجم معاملات به معنای کاهش نقدشوندگی در بازار است. این وضعیت نهتنها باعث کاهش قیمتها میشود بلکه در بلندمدت میتواند بازار را وارد رکودی عمیقتر کند. نقدشوندگی پایین به این معناست که خرید و فروش سهام دشوارتر شده و ممکن است سرمایهگذاران نتوانند سهام خود را با قیمت مطلوب بفروشند یا سهام مورد نظر خود را خریداری کنند. این رکود نهتنها در معاملات فردی بلکه در رفتار کلی بازار نیز مشاهده میشود. شرکتها که نیاز به تأمین مالی از طریق بازار سرمایه دارند، به دلیل کاهش تقاضا برای سهام، نمیتوانند به راحتی منابع مالی لازم را تأمین کنند. در این شرایط، بسیاری از شرکتها مجبور میشوند برای تأمین مالی به سراغ روشهای دیگر بروند که این روشها میتوانند هزینههای بیشتری داشته باشند و در نهایت بر سودآوری آنها تأثیر منفی بگذارند.
افزایش نرخ بهره؛ فشار به سرمایهگذاران
در کنار رکود معاملاتی، افزایش نرخ بهره یکی دیگر از عواملی است که در حال حاضر بر بازار سرمایه تأثیر گذاشته است. افزایش نرخ بهره به معنای افزایش هزینههای تأمین مالی برای شرکتها و سرمایهگذاران است. هنگامی که نرخ بهره افزایش مییابد، هزینههای استقراض برای شرکتها افزایش پیدا میکند و این امر میتواند به کاهش سودآوری شرکتها منجر شود. از طرف دیگر، سرمایهگذاران نیز ترجیح میدهند که منابع مالی خود را در ابزارهای مالی با ریسک کمتر مانند سپردهها یا اوراق بدهی با نرخ بهره بالا سرمایهگذاری کنند. این تغییر رفتار سرمایهگذاران به معنای کاهش تقاضا برای خرید سهام و در نتیجه کاهش قیمتها در بازار است. در واقع، زمانی که نرخ بهره بالا میرود، ابزارهای کمریسکتر که بازدهی ثابتی دارند، به گزینهای جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل میشوند. در این شرایط، دیگر هیچکدام از سرمایهگذاران مایل نیستند ریسکهای موجود در بازار سهام را بپذیرند و ترجیح میدهند که سرمایه خود را در ابزارهای با ریسک کمتر اما با بازدهی بالاتر نسبت به بازار سهام، قرار دهند. این رفتار باعث کاهش تقاضا برای خرید سهام و در نتیجه کاهش قیمتها میشود. در نتیجه، روند صعودی بازار سهام متوقف شده و بازار وارد فاز رکودی میشود که به طور مستقیم بر نقدشوندگی و جذابیت سهام اثر منفی دارد.
تأثیرات رکود معاملاتی و نرخ بهره بر بازار سرمایه
این دو عامل، رکود معاملاتی و افزایش نرخ بهره، در بلندمدت میتوانند تأثیرات جدی بر بازار سرمایه بگذارند. کاهش نقدشوندگی و کاهش جذابیت سهام برای سرمایهگذاران میتواند باعث شود که بازار سهام به یک انتخاب نامناسب برای سرمایهگذاری تبدیل شود. در این شرایط، بسیاری از سرمایهگذاران به جای ورود به بازار سهام، منابع مالی خود را در داراییهای با ریسک پایینتر قرار میدهند. این امر باعث کاهش بیشتر تقاضا برای سهام و در نتیجه کاهش قیمتها در بازار میشود. این روند میتواند باعث ایجاد یک چرخه منفی در بازار شود که به سختی از آن خارج میشود. در این وضعیت، شرکتها نیز با مشکلات زیادی برای تأمین منابع مالی روبرو خواهند شد. وقتی نرخ بهره بالا میرود، هزینههای استقراض افزایش مییابد و این موضوع میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاریها و افزایش مشکلات مالی شرکتها شود. بسیاری از شرکتها که به دنبال تأمین مالی از طریق انتشار سهام یا اوراق قرضه هستند، ممکن است نتوانند منابع مالی مورد نیاز خود را جذب کنند و این امر میتواند به کاهش سودآوری آنها منجر شود. به علاوه، این کاهش سودآوری میتواند باعث کاهش قیمت سهام شرکتها و در نتیجه کاهش ارزش بازار شود.
تغییر رفتار سرمایهگذاران در پاسخ به شرایط بازار
در این شرایط، تحلیلگران اقتصادی و سرمایهگذاران باید با دقت بیشتری به روند بازار توجه کنند. آنها باید بدانند که در چنین شرایطی، سرمایهگذاری در بازار سهام میتواند خطرات زیادی به همراه داشته باشد. برای مدیریت این خطرات، سرمایهگذاران ممکن است به سمت ابزارهای مالی با ریسک کمتر روی بیاورند که البته این امر خود میتواند باعث کاهش نقدشوندگی بازار سهام شود. به همین دلیل، در کوتاهمدت ممکن است وضعیت بازار سرمایه به گونهای باشد که نتوان انتظار رشد چشمگیر قیمتها را داشت.
نیاز به توجه ویژه به اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه
به گزارش نقش اقتصاد، با توجه به اینکه رکود معاملاتی و افزایش نرخ بهره هر دو عاملهای پیچیدهای هستند که بر بازار سرمایه تأثیر میگذارند، به نظر میرسد که سیاستهای اقتصادی و مالی در آینده نقش مهمی در جهتدهی به این روند خواهند داشت. برای خروج از این وضعیت رکودی، دولتها و نهادهای مالی باید سیاستهای تشویقی و اصلاحی مناسبی را در دستور کار قرار دهند. این اصلاحات ممکن است شامل کاهش نرخ بهره، تسهیل شرایط مالی و حمایت از بخشهای مختلف اقتصادی باشد. با این حال، اصلاحات اقتصادی معمولاً به زمان زیادی نیاز دارند و نمیتوانند به سرعت تأثیرات مثبت خود را بر بازار داشته باشند. در نتیجه، وضعیت کنونی بازار سرمایه نیازمند توجه ویژه و بررسی دقیقتر از سوی سیاستگذاران و سرمایهگذاران است. تصمیمات اقتصادی و مالی در کوتاهمدت میتواند تأثیرات زیادی بر رفتار بازار و سرمایهگذاران داشته باشد. همچنین، باید به این نکته توجه کرد که این وضعیت نمیتواند برای مدت طولانی ادامه یابد و در نهایت نیاز به اصلاحات ساختاری و اقتصادی برای بهبود شرایط بازار سرمایه وجود دارد.




