نیما نوربخش-روزنامه نگار: چند سالی است که با بالا رفتن سرانه حضور مردم در شبکههای اجتماعی، چهرههای تازهای از دل اینترنت بیرون آمدهاند؛ چهرههایی که نه بازیگرند و نه مجری تلویزیون، اما هزاران و حتی میلیونها نفر دنبال کننده دارند. در این میان، فودبلاگرها جایگاهی ویژه پیدا کردهاند؛ تولیدکنندگانی که تنها با غذا خوردن، معرفی غذاها، رستورانگردی یا انجام نمایشهای پرخوری مقابل دوربین، مخاطب میلیونی جذب میکنند و پشت همین سادگی ظاهری، یک اقتصاد پرپول، پیچیده و گاه آسیبزا شکل گرفته است. اقتصادی که شفاف نیست، اما تأثیر قابلتوجهی بر سبک زندگی، الگوی مصرف، صنعت غذا و حتی سلامت روان و جسم مردم دارد. در همین ارتباط ملیکا ملک زاده رضوی، کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی به جامجم میگوید: «قطعاً اعتیاد افراط گونه به دیدن برنامههای موکبانگ و فودبلاگرها در دراز مدت سبب به وجود آمدن اختلالات و مشکلات مختلفی از جمله اختلال پرخوری، پراشتهایی عصبی، افسردگی، عدم رضایت از زندگی به جهت مقایسه خود با سبک زندگی فودبلاگرها و مشکلات دیگر میشود.» وی بیان میکند: بعضی افراد ممکن است در دراز مدت به دیدن این برنامهها اعتیاد پیدا کنند. تعدادی دیگر هم که توانایی مالی پایینی دارند ممکن است هنگام تماشای این ویدئوها خود را به جای میزبان برنامه تصور کرده، در قالب آن شخص فرو روند تا احساس لذت میزبان را تجربه کنند.»
ارزش اقتصادی ویدیوهای غذا خوردن
به گزارش« نقش اقتصاد»، تب «تماشای غذا خوردن دیگران» نخست در کره جنوبی و سپس در چین، ژاپن و آمریکا دیده شد، اما حالا ایران هم یکی از میدانهای مهم این نوع سرگرمی و بازار تبلیغات آن شده است. هرچند در ظاهر همه چیز ساده است؛ فردی مقابل دوربین مینشیند، ظرفی پر از برگر، پاستا، ماهی کبابی یا سینی غذاهای خیابانی میگذارد و شروع به خوردن میکند؛ اما در پشت همین تصویر، سازوکار اقتصادی قدرتمندی جریان دارد. مخاطب در چند ثانیه میبیند که یک فودبلاگر لقمه بزرگی برمیدارد و با چند جمله شبیه «وای چه خوشمزهس» توجه جمعی را به سمت خود میکشاند اما کمتر کسی میداند همین ویدئو ممکن است چند ده میلیون تومان ارزش اقتصادی داشته باشد. در ایران، حضور فودبلاگرها سال به سال پررنگتر شده و برخی از آنها توانستهاند با استفاده از الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، یک شبه مسیر شهرت را طی کنند. رستورانها، کافیشاپها، برندهای غذایی و حتی تولیدکنندگان سس و ادویه حالا میدانند که یک ویدئوی 30 ثانیهای در صفحه یک فودبلاگر مشهور میتواند فروش آنها را دهها برابر کند. همین تقاضا، قیمتگذاری تبلیغات را بهطرز قابلتوجهی بالا برده است. گزارشهای غیررسمی از فعالان این حوزه نشان میدهد که برخی از فودبلاگرها برای یک معرفی ساده رستوران، مبالغی میگیرند که از درآمد ماهانه کارگران یا حتی حقوق چند ماه یک کارمند اداری بیشتر است.
تأثیر لایک و بازدید بر زندگی فودبلاگرها
اما این اقتصاد پررونق، تنها وجه آشکار ماجراست. در پس آن، تبعات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی دیگری وجود دارد که کمتر دربارهشان حرف زده میشود. نمایشهای پرخوری مقابل دوربین، که معمولاً با خوردن حجم غیرمعمولی از غذا همراه است، از جذابیتهای فودبلاگری به حساب میآید؛ مخاطب از تماشای ولع خوردن، صدای غذا، یا رنگ و لعاب خوراکیها لذت میبرد. روانشناسان این پدیده را نوعی «سرگرمی تعاملی» میدانند؛ جایی که یک فرد پشت صفحه، بدون خوردن حتی یک لقمه، احساس میکند سیر شده، یا هیجان چشیدن یک طعم را تجربه کرده است. اما همین فرآیند جذاب، در درازمدت ممکن است به اعتیاد رفتاری منجر شود. روانشناسان هشدار میدهند که بخشی از مخاطبان دچار وابستگی به تماشای این محتواها میشوند، زیرا نمایش غذا خوردن در مغز همان مرکز پاداشی را فعال میکند که هنگام خوردن واقعی یا تجربه لذت درگیر میشود. اقتصاد فودبلاگری دقیقاً از همینجا جان میگیرد: هرقدر مخاطب بیشتر درگیر شود، بازدید ویدئو بیشتر، تبلیغات پربارتر و درآمد بالاتر میشود. این چرخه سودآور باعث شده برخی تولیدکنندگان محتوا بهسمت ساخت ویدئوهای جنجالیتر بروند؛ از خوردن غذاهای عجیب گرفته تا لقمههای غولپیکر یا چالشهایی که با فرهنگ غذایی ایرانی چندان سازگار نیستند. در چنین فضایی، رقابت برای دیده شدن، گاهی فودبلاگرها را به سمت افراط در خوردن و تولید محتوای ناسالم هدایت میکند. این افراط تنها برای جلب توجه نیست؛ بلکه برای افزایش نرخ تعامل است، همان معیاری که تبلیغدهندگان براساس آن قیمت همکاری را تعیین میکنند. اما آیا این نمایشها تنها بخشی از صنعت سرگرمی دیجیتال هستند؟ پاسخ ساده نیست. از یکسو فودبلاگرها بازار غذا و گردشگری را تکان دادهاند. بسیاری از رستورانها میگویند بعد از همکاری با یک فودبلاگر مشهور، صفهای طولانی جلوی درِ محل شکل گرفته است. برخی برندهای غذایی نیز فروششان بهطور چشمگیری افزایش یافته و حتی کوچکترین تولیدکنندگان خانگی، با یک معرفی کوتاه، به شهرت رسیدهاند. از این منظر، میتوان گفت فودبلاگرها به رونق کسبوکارهای کوچک و بزرگ کمک کردهاند.
شکاف بزرگ بین تبلیغ غذا تا واقعیت
به گزارش نقش اقتصاد، اما روی دیگر این سکه، نگرانیها درباره استانداردهای اخلاقی و اقتصادی است. برخی از فودبلاگرها به دریافت پول از رستورانها بدون اطلاع به مخاطب متهم هستند. این یعنی تبلیغی که باید شفاف باشد، در قالب یک توصیه دوستانه یا نقد صادقانه ظاهر میشود. نمونههایی بوده که فودبلاگرها غذاهای بیکیفیت را با تحسین فراوان معرفی کردهاند، در حالی که مخاطبان بعد از مراجعه به همان رستوران تجربهای بسیار متفاوت داشتهاند. این شکاف بین تبلیغ و واقعیت، اعتماد عمومی را هدف قرار میدهد و بخشی از اعتبار صنعت غذا را به خطر میاندازد. در کنار این موارد، مسئله سلامتی نیز وجود دارد. فودبلاگرهایی که برای دیده شدن دست به خوردن حجم زیادی از غذاهای پرچرب، شیرین یا سنگین میزنند، در معرض چاقی، کبد چرب، فشار خون و دهها بیماری دیگر قرار دارند. برخی روانشناسان نیز معتقدند بخش قابلتوجهی از فودبلاگرهایی که نمایشهای پرخوری اجرا میکنند، در شروع کار دچار مشکلات تغذیهای یا اختلالات خوردن هستند؛ اما شهرت و درآمد حاصل از این محتواها آنها را وارد چرخهای میکند که خروج از آن دشوار و گاه ناممکن است.
صنعت چند میلیارددلاری فودبلاگری
از منظر اقتصادی، فودبلاگری در جهان به یک صنعت چندمیلیارددلاری تبدیل شده است، اما در ایران هنوز چارچوب مشخصی برای آن وجود ندارد. قوانین مشخصی درباره شفافیت تبلیغات، ایمنی مواد غذایی، استاندارد تولید محتوا یا حتی مالیات این فعالیتها وضع نشده است. همین نبود نظارت مناسب، زمینه را برای سوءاستفاده برخی افراد فراهم کرده است؛ فودبلاگرهای جعلی با خرید فالوور و کامنت، خود را مطرح میکنند و از رستورانها مبالغ هنگفتی میگیرند، بدون اینکه بازده واقعی ارائه دهند. در این میان، رستورانها نیز گاه قربانی میشوند و گاه خود در شکلگیری فضای غیرشفاف نقش دارند. در بازار جهانی، این حوزه حالا بهشدت تحت نظارت است. در برخی کشورها مثل چین، نمایشهای افراطی خوردن با محدودیت روبهرو شده و حتی جریمههایی برای تحریک مردم به پرخوری تصویب شده است. در اروپا، مقررات سختگیرانهای برای تبلیغات غذایی اعمال میشود و مخاطبان موظفاند بدانند آیا یک ویدئو تبلیغی است یا صرفاً سرگرمی. این شفافیت به اعتمادسازی کمک میکند و صنعت تولید محتوا را پایدارتر میسازد.
لقمههای غذا با طعم پول و اسراف
به گزارش نقش اقتصاد، در ایران اما هنوز این صنعت در مرحله رشد بیقاعده قرار دارد. از یک سو فرصت بزرگی برای کارآفرینی، رونق کسبوکارهای غذایی و توسعه گردشگری غذایی ایجاد شده و از سوی دیگر خطر شکلگیری اقتصاد زیرزمینی تبلیغات، اسراف مواد غذایی و آسیبهای سلامت در کمین است. اگر نهادهای مرتبط بتوانند با تدوین مقررات هوشمند، شفافیت مالی و تبلیغاتی را افزایش دهند، این صنعت نه تنها فرصتی برای اشتغال و توسعه اقتصادی خواهد بود، بلکه میتواند به معرفی فرهنگ غذایی ایرانی در سطح بینالمللی نیز کمک کند. در نهایت، اقتصاد فودبلاگری از دور سرگرمی سادهای بهنظر میرسد، اما واقعیت این است که پشت هر لقمهای که جلوی دوربین برداشته میشود، زنجیرهای از پول، رقابت، تبوتاب شهرت و البته آسیبهای اجتماعی نهفته است. آینده این حوزه در ایران به میزان شفافیت، سواد رسانهای مخاطب و نظارت هوشمند بستگی دارد. اگر این مسیر درست مدیریت شود، فودبلاگری میتواند یکی از بازوهای اقتصادی نوظهور باشد؛ اما اگر بیضابطه ادامه پیدا کند، تبدیل به صنعتی خواهد شد که بیش از آنکه نان بیاورد، هزینه روی دست جامعه میگذارد.




